تواتر لفظیـــ متواتر لفظی آن است، كه با یك لفظ نقل شده باشد. فاضل مامقانی در مقیاس الهدایه فرموده است: «ما إذا اتّحد ألفاظ المخبرین فی خبرهم» [۱]
مقباس الهدایه، مامقانی، عبدالله، ج۱، ص۱۶۲
(آن جایی كه الفاظ خبر دهندگان متحد باشد.)؛ یعنی همه، خبرشان را به یك گونه بیان كرده باشند.ـــ تواتر لفظی به کثرت اخبار مشترک به حسب لفظ و معنا به تعداد یقین آور اطلاق میشود. ۱ - تعریفتواتر لفظی، مقابل تواتر معنوی و به معنای اخبار جماعتی زیاد به طور جداگانه از مضمونی واحد با الفاظی واحد میباشد؛ به بیان دیگر، مخبران متعدد خبری را به گونهای نقل میکنند که عادتاً تبانی آنها بر کذب ممتنع بوده و شنونده به یقین میرسد که مضمون خبر اگر حکم شرعی باشد از معصوم علیهالسلام صادر شده است، مانند: تواتر حدیث غدیر . ۲ - دیدگاه شهید صدر« شهید صدر » میگوید: در تواتر لفظی، خبرهای متعدد در مدلول مطابقی اشتراک دارند. [۸]
کفایة الاصول، فاضل لنکرانی، محمد، ج۵، ص۱۷۷.
[۹]
المعجم الاصولی، حیدر، محمد صنقور علی، ص۴۶۱.
۳ - آیا متواتر لفظی وجود دارد؟۳.۱ - دیدگاه ابن الصلاحابنالصلاح میگوید: چنانچه كسی بخواهد، برای متواتر لفظی مثالی بیاورد، به مشقت میافتد. [۱۰]
مقدمه ابنالصلاح، شهرزوری، عثمان بن عبدالرحمن، ص۱۶۲.
ابن حبّان (متوفای ۳۵۴ ه .ق.) و پیروان او بر این عقیدهاند، كه متواتر لفظی وجود ندارد. علامه صدر میفرماید: «در میان اخبار خاصه (شیعه) أحادیث مخصوصی یافت میشود، كه به گونه تواتر لفظی نقل شده باشد.» ۳.۲ - دیدگاه عسقلانیابن حجر عسقلانی صاحب كتاب فتح الباری در ادعای ابن الصلاح و ابن حبان، مناقشه كرده، در دو كتاب شرح نخبه الفکر و شرح صحیح بخاری به نام فتح الباری مینویسد: «وجود متواتر بسیار است.» [۱۲]
تدریب الراوی، سیوطی، جلال الدین، ج۲، ص۱۷۹.
سیوطی در زمینه روایات متواتره، كتابی تألیف كرده است. [۱۳]
الرعایه، جبعی عاملی، زینالدین، ص۶۶.
۳.۳ - دیدگاه نورالدین عَتَردكتر نورالدین عَتَر، در كتاب منهج النقد، نظر ابن حجر، ابن صلاح و ابن حبّان را چنین جمع كرده، كه مرادِ ابن حجر، تواتر معنوی و مرادِ دو نفر دیگر، تواتر لفظی است. [۱۴]
منهج النقد، عتر، نورالدین، ص۴۰۷.
۳.۱ - دیدگاه ابن الصلاحاز ابن الصلاح نقل شده كه میگوید: «حدیث انّما الاعمال بالنیّات» از جمله احادیث متواتره نیست؛ زیرا اگرچه راویان در طبقات وسط به حد تواتر میرسند، ولی ناقل اولی این حدیث، شخص واحد، یعنی خلیفه دوم است، كه علقمه از وی و محمد ابن ابراهیم از علقمه و یحیی بن سعید از محمد بن ابراهیم نقل كرده است. [۱۵]
تدریب الراوی، سیوطی، جلال الدین، ص۱۴۷ .
[۱۷]
مقدمه ابن الصلاح، شهرزوری، عثمان بن عبدالرحمن، ص ۱۶۲ .
[۱۸]
الرعایه، جبعی عاملی، زینالدین، ص ۷۰ .
[۱۹]
فتح الباری، عسقلانی، شهابالدین احمد بن علی، ج ۱، ص ۸ .
[۲۰]
عمده القاری، العینی، محمود بن احمد، ج ۱، ص ۱۹ .
[۲۱]
ارشاد الساری، ج ۱، ص ۷۹.
یكی از محققان معاصر، این حدیث را برای تواتر لفظی مثال آورده است، [۲۲]
اصول الحدیث، سبحانی، جعفر، ص ۳۵.
كه درباره آن در مبحث أحادیث منفرد، سخن خواهیم گفت.۳.۵ - دیدگاه صدرمرحوم صدر در نهایه الدرایه چنین عقیده دارد، كه گفته ابن الصلاح و ابن حبّان، افراط و گفتار سیوطی و ابن حجر تفریط است و مذهب حق آن است، كه اجمالاً در میان عامه و خاصه روایاتی وجود دارد، كه متواتر لفظی هستند، مانند: ۱. حدیث غدیر خم؛ ۲. حدیث منزلت؛ [۲۳]
احقاق الحق، مرعشی، شهاب الدین، ج ۵، ص ۱۳۲.
كه این دو حدیث،در میان خاصه، و حدیث «من كذب...» در میان عامه و خاصه، متواتر لفظی است. [۲۵]
درایة الحدیث، مدیر شانهچی، كاظم، ص ۳۷.
نویسنده كتاب اصول الحدیث جمله «إنّی تارك فیكم الثقلین» را متواتر، و باقی الفاظ حدیث را مورد اختلاف در نقل دانسته است. [۲۷]
اصول الحدیث، سبحانی، جعفر، ص ۳۵.
محدّث عاملی فرموده: «و قد تواتر بین العامه و الخاصه عن النبی ـ صلی الله علیه و آله ـ «أنه قال: إنّی تارك فیكم الثقلین...» ۴ - پانویس
۵ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۳۶۹، برگرفته از مقاله «تواتر لفظی». سایت اندیشه قم |